عید غدیر و استادیوم آزادی
با عشق علی هرکه سرو کار ندارد خشکیده نهالیست پروبال ندارد
ما غرق گناهیم وزآتش نهراسیم،آتش به محبان علی کار ندارد
دوستان عزیزم سلاااام
عید غدیر بر شما و عزیزانتون مبارک باشه(ببخشین با تاخیر تبریک میگم)
روز عید برای تبریک و عید دیدنی به منزل مامان جون و باباجون رفتیم که مامان
جون به نیکان یه ماشین عیدی دادنزن دایی مامان جون هم اونجا بودن که
برای عیدی به نیکان پول دادن
بعدازظهر دایی جون تماس گرفتن که به تهران اومدن و میخوان به دیدنمون بیان
ما هم زود و تند و سریع به خونه برگشتیم تا دایی جون رو ببینیم
خان دایی خوشگل و مو مشکی دوتا بازی فکری و کلی لوازم تحریر به نیک
عیدی دادکه مامان رسما"واسه سال آینده راحته و نیازی به خرید لوازم
تحریر نداره بسکه از خاله و دایی و مامان و بزرگ و ..به نیکان رسیده
و قسمت هیجان انگیز عیدی ها واسه نیکان بلیط بازی فوتبال استقلال_فولاد
در استادیوم آزادی بود که دایی جون داد.
بابای نیکان اصلا"فوتبالی نیست و واسه همین نیکان هم به فوتبال علاقه
نداشت ولی از وقتی کارتون فوتبالیستها رو از کانال پویا میبینه واسه خودش
یه پا سوباسا شده
خلاصه با کلی ذوق و شوق با باباش به استادیوم رفتن و کـــــــلی بهشون
خوش گذشته بود. وقتی برگشتن نیکان گفت:مامان خیلی خوب بود ولی
حیف که تیممون باختراستش با اینکه منم اصلا"فوتبالی نیستم ولی
دوست داشتم فولاد ببره حداقل واسه اینکه بچم به ورزشگاه رفته بود
ولی مگه به حرف منه
چون داداشم تو تیم فولاد هستن پیگیر اخبارش میشم و الا اصلا"فوتبالی
نیستم.
عیدی مامان جون
عیدی دایی جون
بلیط بازی
نیکان در استادیوم
خلاصه اینکه عید غدیر برای نیکان پرخیر و برکت بود.
نیکان هر روز ساعت ٧ صبح از خواب بیدار میشه و به مهدکودک میره،هفته ای
٢ روز بعداز ظهرها به کلاس زبان میره و به شدت به کلاس زبان علاقه داره(خدا
رو شکر)