نیکان در شهر مادری
امسال به فاصله ی دو ماه دوبار به اهواز رفتیم،یکی برای تعطیلات تابستونی و مردادماه رفتیم،بار دیگه اواخر مهرماه رفتیم.مردادماه سه هفته ای اهواز بودیم و اوج گرما بود،از لحظه ای که از پله های هواپیما پایین میومدیم،نیکان می گفت:واااااای چرا اینقد گرمه یا شبا که بیرون میرفتیم میگفت:مامان چرا شبا هم گرمه؟چرا تو سایه هم گرمه؟!!؟ تو خونه هم چون به کولر گازی عادت نداشت،همش میگفت:سردمه !!!خلاصه یا گرمش بود یا سردش
اینقد تو اهواز در کنار خاله ها و دایی هاو بچه هاشون بهش خوش میگذشت که دلش نمیخواست برگردیم
کلا"نیکان تو اهواز در دوحالت دیده میشد که عکساشو میبینین
یا در حمام در حال آبتنی ویا در حال بازی با تبلت یا آیپد دختر خاله هاش طفلک خواهرم مدام در حال درست کردن کف شامپو واسه آبتنی نیکان بودگاهی هم اینقد غرق بازیهای تبلت میشد که یادش میرفت باید غذا بخوره و منو عصبانی میکرد تا جایی که من و باباش تصمیم داریم حالا حالاهااااااا واسش تبلت نخریم
یه شب تولد شوهرخاله جان بود،که خیلی بهمون خوش گذشت
نیکان تو تولد،رقصه چاقو کرد و شاباش گرفت و اون شب کلی رقصید
به شوهرخاله جان هم یه نقاشی خوشگل کادو داد
احساس پیروزی بعداز گرفتن شاباش
مدام برای شام وناهار دعوتمون میکردن و کلی خجالتمون میدادن
میز ناهار زن داداش کدبانو و مهربونم
سفره ی شام منزل خواهرزاده ی خوشگلم
اگه بخوام از همه ی سفره ها عکس بذارم کلی عکس میشه....آخرین روزهایی که اهواز بودیم هوا خیلی بهتر شده بود که یه شب من و خاله جون نیکان رو شهربازی بردیم
من و نیکان بعداز سه هفته دوری از بابا بالاخره به این امید که دوباره مهرماه به اهواز میایم رضایت به برگشتن دادیم
خلاصه هرروز نیکان میپرسید پس کی میریم اهواز؟؟؟اواخرمهرماه برای جشن عقد خواهرزاده ی نازم این بار من وبابا و نیکان به اهواز رفتیم ولی این دفه فقط 5روز اهواز بودیم چون به خاطر مدرسه ی نیکان نمیشد بیشتر بمونیم ولی کلی بهمون خوش گذشت
روز عید غدیرخم،منزل باباجون
مگه میشه اهواز بری و فلافل نخوری؟اگر گذرتون به اهواز خورد حتما"به خ لشکرآباد برین و کلی لذت ببرین
تو این خیابون ساندویچ فلافل با کلییییییییی مخلفات عرضه میشه که از هرکدوم دلت بخواد میتونی برداری،بعداز خوردن ساندویچ دکه های بامیه فروشی بهت چشمک میزنن
اینم روز عقد لادن جون،خواهرزاده ی ناز و خوشگلم که کلیییییییییییی بهمون خوش گذشت
سفره ی عقد خواهرزاده م.... با آرزوی خوشبختی برای لادن و سپهرنازنین