نیکاننیکان، تا این لحظه: 16 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره

نیکان عشق مامان بابا

نیکان و محرم

سلام برحسین(ع)و یاران وفادارش  دوستان سلام،عزاداریها و نذریهاتون قبول باشه... هرساله به همراه جمع دوستان روز قبل از تاسوعا مراسم حلیم پزون داریم البته حلیم  صبح تاسوعا پخش میشه...نیکان هرسال که بزرگتر میشه به این نذری علاقمندتر میشه چون تو جمع بچه ها هستن و  کلی بهشون خوش میگذره،امسال به زور ساعت دو شب به خونه  برگشت و میخواست تا صبح پای دیگها بمونه... انشالا نذر همه قبول باشه و همه حاجت روا بشن  نیکان و رادین جاتون خالی حلیم امسال عااالی بود،مثل همیشه روز عاشورا چند تا عکس انداختم ولی اول از همه عکس نیکان  نیکان...یازده ماهگی ...
25 آبان 1392

عید غدیر و استادیوم آزادی

    با عشق علی هرکه سرو کار ندارد خشکیده نهالیست پروبال ندارد ما غرق گناهیم وزآتش نهراسیم،آتش به محبان علی کار ندارد دوستان عزیزم سلاااام عید غدیر  بر شما و عزیزانتون مبارک باشه(ببخشین با تاخیر تبریک میگم) روز عید برای تبریک و عید دیدنی به منزل مامان جون و باباجون رفتیم که مامان جون به نیکان یه ماشین عیدی دادن زن دایی مامان جون هم اونجا بودن که برای عیدی به نیکان پول دادن بعدازظهر دایی جون تماس گرفتن که به تهران اومدن و میخوان به دیدنمون بیان ما هم زود و تند و سریع به خونه برگشتیم تا دایی جون رو ببینیم خان دایی خوشگل و مو مشکی  دوتا بازی فکری و کلی لوازم تحریر به نیک ...
4 آبان 1392

من به پیش دبستانی رفتم

ما درون نیمکتی جا میشدیم! ما پراز تصمیم کبرا میشدیم! کاش هرگز زنگ تفریحی نبود! جمع بودن بودو تفریقی نبود! کاش میشد باز کوچک میشدیم!لااقل یک روز کودک میشدیم! مهر بر همه بچه مدرسه ای های قدیم و جدید مبارک     دوستان سلااااااام... هوراااااااااااا...............................هورااااااااااااااا نیکان گلی ما اول مهر به پیش دبستانی رفت خیلی روز زیبا و خاطره انگیزی بود....امیدوارم همه مادرها این روز رو تجربه کنن از شب قبل هی گفتیم نیکان زود بخواب...زود بخواب،فردا بتونی زود پاشی فردا صبح دیدم یکی اومده تو اتاق میگه سلــــــــــــــــام من بیدارم شما هم  پ...
3 مهر 1392

کلاس زبان و دندان شیری

ســـــــــــــــــلام تابستان امسال هم با همه گرما و خوبیها و خاطراتش در حال اتمامه نیکان جان تمام تابستان رو کلاس زبان بود،دقیقا از اردیبهشت ٩١ تا مرداد ٩٢ بدون وقفه کلاس می رفت،من اصلا اصراری به این قضیه نداشتم ولی خودش خیلی علاقه و پشتکار نشون میداد و تمام زبانکده از مدیر تا معلم (به قول نیکان تیچر)تا منشی اونجا همگی از نیکان تعریف و تمجید میکنن و نیکان رو شاگرد ممتاز میدونن و از رفتار و ادبش رضایت دارن انشالا اگر همین روند رو ادامه بده زبان انگلیسیش قوی میشه نیکان درکلاس زبان انگلیسی نیکان و چندتا از دوستاش مسیحا..نیکان..محمدمهدی..پارسا   از اوایل تیر ماه دندان شیری نیکان لق شد و نیکان...
13 شهريور 1392

نیکان و برف بهاری

صبح ١٧ام اسفند که از خواب پا شدیم دیدیم هوووووووووووورااااااا همه جا سفید شده و کلی برف باریده نیکان هم اصرار میکرد که بریم پایین برف بازی..ما هم لباس گرم پوشیدیم و رفتیم سر کوچه برف بازی نیکان اینقد ذوق زده شده بود و خوشحالی میکردکه منم با دیدن شادیش،حسابی سرحال اومدم  تمام زمستون امسال غرغر میکرد که چرا برف نیومد من میخوام آدم برفی بسازم،خلاصه یه آدم برفی کوچیک هم درست کردیم ولی تا اومدم ازش عکس بگیرم شارژ دوربین تموم شد جای همه خالی روز خوبی بود،نیکان رو با اصرار و التماس به خونه برگردوندم وقتی هم اومدیم خونه با باباش تماس گرفت و گفت:بعداز ظهر زود بیا بریم برف بازی (می دونست امروز ٥ شنبه ست و بابا زودتر میاد)خدایا شکرت به ...
26 خرداد 1392

نمایشگاه صنایع دستی

روز جمعه ١٧/٣ به نمایشگاه صنایع دستی رفتیم. نمایشگاه بسیار زیبا و جذابی بودو از سراسر ایران در آن شرکت کرده بودن،با دیدن هنرها و صنایع دستی ایران کـــــــــــــــــلی انرژی مثبت گرفتم و کـــــــــــــــــلی بهمون خوش گذشت.    غرفه لباسهای محلی                                                                &...
26 خرداد 1392

یه روز زیبای بهاری

روز جمعه برای ناهار میهمان خاله مریم و عمو فرید بودیم   همراه هم برای صرف ناهار به مجتمع پردیس رفتیم ، هوا عالی و بهاری باشه،  طبیعت زیبا و  دلربا،با جمع دوستان هم که باشی دیگه حسابـــــــــــــــی خوش میگذره   بسیار محیط زیبا و قشنگی بود،ناهار بسیار خوشمزه ای خوردیم و کــــــــــــــلی به ما و بچه ها خوش گذشت    دست عمو و خاله درد نکنه، خیلی لطف کردند       نیکان جون وملینا گلی                 نیکان خوش تیپ                 &...
10 ارديبهشت 1392

تولد 5 سالگی نیکان

٥ سال پیش در روز ٢٥ بهمن ساعت ٨:٢٧ دقیقه نیکان عزیز ما به دنیا آمد و همه زندگی ما شد. خداوند مهربان را به خاطر حضور نیکان سپاس گزارم و از بابت داشتن پسری مودب،باهوش،با استعداد و مهربان خوشحال و خرسندم. نه اینکه فکر کنین به عنوان مامان نیکان این حرفا رو زدم،باور کنین همه اطرافیان و فامیل اینا رو میگن. دیشب تولد نیکان با حضور مامان جون،باباجون،عمو مهدی و لادن جون برگزار شد و البته کادوهایی از شهر مادری هم برای نیکان فرستاده شده بود     نیکان درحال فوت کردن شمع تولدش        نیکان پس از فوت کردن شمع تولدش   ...
4 اسفند 1391